پس از آن همه بازی، آن چنان خسته میشدند که سر به بالشت نرسیده، میخوابیدند. آن روزها کلمه بیشفعالی معنی نداشت، اما متأسفانه این روزها با کوچکترین بازیگوشی و شیطنت، بچه ها متهم به بیشفعالی میشوند. در حالی که شاید کودکان فقط رفتارهای عادی مربوط به سنشان را انجام داده باشند، اما براستی کدام کودکان را باید بیش فعال بدانیم.آن ها چه ویژگیهایی دارند؟ معصومه همتیار، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مشاور در زمینه کودک و نوجوان است که به ما از آن تفاوتها میگوید. ما را همراهی کنید.
اختلال بیشفعالی و کمبود توجه یعنی چه؟
معصومه همت یار میگوید: اصطلاح روان پزشکی رایج برای کودکانی که مشکلات بی توجهی،تکانشگری و بیشفعالی دارند، اختلال کمبود توجه یا بیشفعالی یا ADHDاست. این اختلال از رایجترین اختلالهای روانشناختی کودکان است که درصد قابل ملاحظهای از علل مراجعه مراجعان به مراکز درمانی بزرگسالان را تشکیل میدهد. از نشانههای این اختلال میتوان به اشتباه کردن از روی بیدقتی، بیسازمانی، مشکل در گوش کردن به دیگران و پیروی از دستورات اشاره کرد.
این گروه از بچهها بیشتر مواقع از تکالیفی که نیاز به توجه طولانی مدت دارد، خودداری میکنند، یا فراموشکارند و در طول فعالیتها براحتی حواسشان پرت میشود. وی به نشانههای بیشفعالی و تکانشگری نیز اشاره میکند و میگوید ناآرامی، بیقراری و مزاحم دیگران شدن، وسط حرف دیگران پریدن یا بیاختیار و به طور نامناسب اظهار نظر کردن، از نشانههای بیش فعالی است همچنین آن ها در صبور بودن و به آرامی بازی کردن هم مشکل دارند.
عوامل بروز اختلال بیشفعالی
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در خصوص عوامل بروز اختلال کمبود توجه یا بیشفعالی نیز میگوید: از عوامل مؤثر میتوان به مواجهه با عفونتهای زمستانی مادر در سه ماهه اول بارداری، مواجهه مادر با سموم قبل از بارداری، زودرسی، افزودنیهای خوراکی، رنگها، مواد نگهدارنده، قندها، استرس و عوامل ژنتیک اشاره کرد.
همچنین عوامل مؤثر روانی-اجتماعی که در بروز این اختلال نقش دارند، عبارتند از محرومیت هیجانی طولانی مدت، حوادث استرسآمیز روانی، اختلال در تعادل خانواده، عوامل اضطراب آور و… که در شروع یا دوام این اختلال نقش دارند.
چگونگی تشخیص این اختلال
معصومه همت یار اضافه میکند: برای تشخیص اختلال کمبود توجه، بیشفعالی و برای ارزیابی میزان آسیب، روانشناسان بالینی و روانپزشکان نشانه اختلال کمبود توجه، بیشفعالی را دست کم در حوزههای اصلی یا حوزههای کارکردی که شامل مواردی مانند: عملکرد مدرسهای یا شغلی، محیط خانه و خانواده، روابط اجتماعی،کارکردهای شخصی شامل عزت نفس و اطمینان به تواناییهای خود و خلقوخو و… است از طریق مصاحبه، مشاهده و مقیاسهای ارزشیابی هنجاریابی شده، مورد بررسی قرار میدهند.
البته باید توجه داشت که بین مصاحبه با بزرگسالان در این حوزههای کارکردی و مصاحبه با کودک یا والدین کودک تفاوت اساسی وجود دارد.
تشخیص و درمان باید توسط متخصصان انجام شود، نه افراد عادی و به دو دلیل تشخیص و درمان هر چه سریعتر ADHDمهم است. نخست اینکه درمان به کسی که اکنون در سن کودکی است، کمک میکند. چنانچه کودک درسهای خود را هر چه آسانتر در مدرسه فرا گیرد، به او کمک میشود تا از ناراحتی و اضطراب و فشارهای روحی ناشی از مشکلات آموزشی دور بوده و از مورد تنفر بودن دیگر کودکان و درگیری با پدر و مادر در امان باشد. دوم، درمان زودتر میتواند خطر مسأله رفتاری را در آن ها کاهش دهد.
سن شروع بیشفعالی
وی در خصوص سن شروع این اختلال میگوید:متخصصان وجود برخی از نشانههای این اختلال را پیش از سن هفت سالگی ضروری میدانند، با این وجود درباره اعتبار شرایط سنی تردید وجود دارد و متخصصان باید الگوهای اساسی را که در هر سنی ممکن است ظاهر شوند، مورد توجه قرار دهند، این نشانهها باید بیشتر اوقات اتفاق افتاده و با سطح تحولی فرد ناسازگار و ناهماهنگ باشند و در محیط اجتماعی، تحصیلی یا شغلی وی اختلال ایجاد کند و دست کم ۶ ماه تداوم داشته باشند.
مثلاً تحریکپذیری یا بیتوجهی ناشی از ضربه روحی تازه، شروع افسردگی، سوءاستفاده از مواد و… نمیتوانند به عنوان معیاری برای این اختلال به حساب آید، زیرا آن ها برای ۶ ماه پایدار نمیمانند. نشانههای اختلال بیشفعالی در مراحل رشدی گوناگون میتواند به صورتهای مختلف بروز کند که به برخی از آن ها به این گونه میتوان اشاره کرد:
دوره نوزادی:
مشکلات خواب، گریههای مداوم و به دشواری آرام شدن و مشکلات تغذیهای.
دوره پیشدبستانی:
بیقراری حرکتی، کنجکاوی سیری ناپذیر، پُر جنب و جوش و گاهی اوقات بازی مخرب، پُر توقع نسبت به توجه والدین، نافرمانی، حالت بد خلقی شدید، مشکل در انجام تکالیف رشدی، خواب کم و نا آرام، تأخیر در رشد زبان یا حرکت و مشکلات خانوادگی.
دوره کودکی میانه(۱۲-۶):
مشکلاتی از جمله پرت شدن حواس براحتی، پرداختن به فعالیتهای
غیر درسی، پرخاشگری و تکانشگری، در کلاس مثل دلقکها عمل کردن و وجود مشکل با همسالان.
وی ادامه میدهد: شواهد علمی نشان داده است که مشکلات افراد بیش فعال در دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی تداوم پیدا میکند، هر چند که نوع نشانههایی که ظاهر میشوند، ممکن است تغییر کند. نوجوانان در عزت نفس، شایستگی، کارکرد خانوادگی، روابط درون فردی و کنترل خشم، نوسانات سریع خلق، مشکل داشتن با مسؤولان، نومیدی، بیعلاقگی و بیانگیزگی، رانندگی بد و… مشکل دارند.
یک فرد بزرگسال ممکن است مرتب شغل خود را عوض کند، در توجه کردن به تکالیف خسته کننده و چالش انگیز مشکل داشته باشد. اعمال ضد اجتماعی بیشتر و بازداشتهای مکرر، سوءمصرف مواد یا الکلیسم، تصمیمهای نامناسب بگیرد و نسبت به همسالان بیشتر دچار حوادث رانندگی بشود. بیسازمانی، فراموشکاری، وابستگی به دیگران، کارهای نیمه تمام و… از جمله مشکلاتی است که دارد .
هر شیطنت کودکانه نشانه بیشفعالی نیست
این روانشناس بالینی میافزاید: باید توجه داشت که بین این دو تفاوت قایل شویم و شیطنتهای عادی کودکان را به بیشفعالی نسبت ندهیم. به طور معمول بسیاری از کودکان و افراد عادی کاهش تحمل برای آرام نشستن، گوش دادن یا توجه کردن به جزئیات را تجربه میکنند، مهمترین تفاوت بین افراد عادی و افراد بیش فعال مربوط به سطح آسیب در عملکرد روزانه و دیرپایه نشانهها است، برای نمونه کودک پُرجنب و جوش که مرتب در جایش جا به جا میشود، قادر به تمرکز بوده و بهتر میشود و بزرگسالی که در خانه تحت فشار و استرس است، امکان دارد به صورت موقتی در کارها فراموش کار شده و بینظم شود، ولی با رفع استرس به شرایط عادی باز میگردد. در حالی که در فرد دارای اختلال، بدون درمان بهبود صورت نمیگیرد.
بیشفعالی به دارو نیاز دارد ؟
معصومه همت یار میگوید: در درمان این اختلال در وهله نخست به دارو درمانی باید توجه فراوانی کرد که بر اساس تجویز پزشک معالج صورت میگیرد.داروها میتوانند در بهتر شدن توجه وتمرکز، کاهش رفتارهای تکانشی و نافرمانی، بهبود رفتارهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرد و کاهش اضطراب و افسردگی کمک کنند. برای تأثیر هر چه بیشتر داروها باید به زمان و میزان داروی تجویز شده توجه لازم کرد. برخلاف تصور افراد، داروها اعتیاد آور نیستند.
تنها درمان دارویی در درمان مشکلات اختلال کمبود توجه و بیشفعالی کافی نیست. لازم است تا افراد همزمان آموزشهایی در زمینه مهارتهای اجتماعی ببینند و همچنین آموزش های رفتاری در خانه و مدرسه به کودک و خانواده داده شود. برای نتیجه هر چه بهتر از درمان و پایداری هر چه بیشتر آن، ارزیابی و درمان همزمان اختلالهای یادگیری یا سایر اختلالات روانپزشکی همراه از جمله اضطراب و افسردگی و… حایز اهمیت است.
منبع : niniha
[ad_2]