بازی با کودکان امروز ـ رابرت ک.جلانگ: امروزه به یمن کتابهای روانشناسی، انواع بازی برای کودکان از بدو تولد وجود دارد که با توجه به سن کودکان، این نوع بازیها طبقهبندی میگردد.
حتی این بازیها برای کودکان۳ماهه متفاوت از ۴ماهه است. با توجه به این مساله درمییابیم که بازی چه نقش مهمی را در زندگی کودکان ایفا میکند، بهگونهای که میتوان بازی را شکلدهنده شخصیت کودک دانست.
اگر تحلیل دقیقی روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم، میتوانیم تا حد زیادی شخصیت او را در بزرگسالی بیابیم؛ خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس و وحشت و عدم اعتمادبهنفس در بزرگسالان جزو مواردی هستند که در بازیهای کودکانه این افراد قابل کشف میباشند و اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری روبهرو خواهندشد.
از بازیکردن کودک خود جلوگیری نکنید زیرا در بازی، کودک توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خود را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود.
با توجه به زندگی ماشینی امروز و خانههایی که روزبهروز کوچکتر میشوند، نیازمند یافتن بازیهای مناسب در آپارتمانها هستیم، هرچند هیچکدام از این نوع بازیها جایگزین بازی در فضای باز نمیشود.
روانشناسان معتقدند که اثرات بازی در فضای باز به مراتب بیشتر از بازی در فضای بسته است. متاسفانه امروزه دنیای بازیهای کامپیوتری چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازماندهاند و نهتنها سودی به حال کودکان ندارد که مانع ارتباط جمعی کودک نیز میشود. یکی از اثرات بد بازیهای کامپیوتری، چاقی مفرط کودکان است که به علت نشستن مداوم مقابل تلویزیون یا کامپیوتر بهوجود میآید. بعضی از این بازیهای کامپیوتری که جنبه فکری و سرعت عمل دارند، در زمانهای محدود برای بچهها خوب هستند ولی استفاده بیش از حد از این بازیها نهتنها کمکی به آنها نمیکند بلکه تا حدی باعث عصبی و کمحوصلهشدن کودکان نیز میگردد، به همین دلیل استفاده از این بازیها باید کنترل شده و در زمانهای خاصی باشد.
بازیکردن کودکان به رشد اجتماعی و عاطفی آنها کمک میکند،کودک با دنیای واقعی، زیبایی و زشتیهای آن آشنا میشود و کمکم میآموزد که با همیاری و مشارکت، کارهایش را پیش ببرد. کودک با بازیکردن، میآموزد که مسوولیتپذیر باشد و راههایی برای بروز و بیان اعتقادات و احساسات خود مییابد.
دکتر رابرت وایت میگوید: «بازی کردن برای همه افراد کاری شادیآفرین است ولی برای کودکان، علاوه بر شادیبخش بودن، عملی جدی محسوب میشود».
بنابراین بازیکردن کودکان را بههیچ عنوان نمیتوان وقت تلفکردن دانست زیرا بخش مهمی از آینده کودک با بازیکردن شکل میگیرد و استعدادهای نهفته و پنهان او، فرصت شکوفایی مییابند. کودک با رعایت مقررات، رقابت، پیروزی و شکست، مبارزه با ترس و خجالت، مسوولیتپذیری و مشارکت آشنا میشود و بدین طریق «برونگری» و تقویت حواس و افزایش توانمندیهای او میگردد.
نکته مهم در بازی کردن، توجه به روحیات کودکان است و بازیها باید متناسب با این روحیات انتخاب شود. بهطور مثال کودکی بیشفعال و پرانرژی است. این کودک حداقل به یک یا دو بازی پرتحرک در روز احتیاج دارد، در غیر این صورت، انرژی کودک انباشته شده و موجب بروز مشکلات رفتاری در او میشود، بنابراین در انتخاب بازی باید به میزان سلامتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، شرایط روحی و فرهنگ خانواده توجه کرد.
والدین باید برای بازیهای روزانه کودک خود برنامهریزی داشته باشند و آن را جهت دهند. مثلا قراردادن حداقل یک بازی آموزشی در روز برای کودک الزامی است.
شایان، کودکی بود که از ۳سالگی تحت تعالیم پدر و مادر خود به بازیکردن درست و هدفمند پرداخت و به همین علت در ۷ سالگی از لحاظ ذهنی، درسی، برخورد اجتماعی و گروهی از سایر همکلاسیهای خود بالاتر بود و این بازیهای طبقهبندی شده به او کمک کرد تا از نظر درسی بهخصوص در یادگیری زبان دوم و ریاضیات عملکردی عالی داشته باشد.
با بازی کردن میتوانیم چنان به کودک خود نزدیک شویم که او ما را مثل دوست خود بداند. والدینی که در کودکی فرزندانشان، زمانهایی را به بازی با آنها اختصاص دادهاند، مشکلات کمتری در سنین نوجوانی با آنها داشتهاند زیرا در نهان کودک، اعتماد به پدر و مادر شکل گرفته و در سن نوجوانی هم قادر به برقراری ارتباط با والدین خود هستند.
از بازیهای مهم و اساسی کودکان، بازیهای تخیلی است که به رشد و خلاقیت کودک کمک بسیاری میکند. اینگونه کودکان خلاق در بزرگسالی میآموزند که در مواجهه با مشکلات سوار بر ابر خیال شده و راهحلهای فوقالعادهای بیابند. کودکانی که در کنار این بازیهای خلاق، بازیهای آموزشی نیز دریافت کردهاند، راهحلهای واقعیتری مییابند، در نتیجه خلاقیت و عملکرد صحیح از کودکی در عمق وجود آنها جا میگیرد.
کودکانی که خلاقیت قوی دارند، اغلب کسانی هستند که قادر به سرودن شعر، نواختن ساز یا نقاشیکشیدن هستند و این افراد در بزرگسالی نیز به یک موسیقیدان، نقاش، خطاط، کارگردان یا نویسنده خوب تبدیل میشوند.
یکی دیگر از بازیهایی که به شکلگیری شخصیت کودک کمک میکند، بازیهای تقلیدی است. کودک در این بازیها میآموزد که نقش فرد دیگری را بازی کند (مثلا نقش پدر و مادر، معلم، خاله و…) ایفای این نقشها در مرحله اول دقت و نکتهسنجی کودک را برای بهتر بازیکردن بالا میبرد و در مرحله بعد به او یاد میدهد که خود را بهجای دیگران گذاشته و شرایط آنها را درک کند.
در بازی کردن، سن کودک خود را فراموش نکنیم. او قرار نیست که هر چیز را بهطور کامل و صحیح انجام دهد. پس، از محدود کردن او در بازیها بپرهیزید. همچنین از خطدادن بیش از حد، به گونهای که کنترل بازی در دست شما قرار بگیرد، خودداری کنید.
اسباببازیهای گرانقیمت، خلاقیت کودک را افزایش نمیدهد. کودک هرگز به قیمت یک اسباببازی نگاه نمیکند. حتی ممکن است جذابیت بازیکردن با یک تکه چوب برای او بسیار بیشتر از اسباببازی گرانقیمت و ارزشمندی باشد که شما خریدهاید. در خرید پیش از هر کاری به ایمنی اسباببازی و سپس عملکرد آن دقت کنید اما در نظر داشته باشید که مهمتر از هر چیز برای کودک، بازی کردن با بزرگترهاست. در آن حالت، هر اسباببازیای برای آنها جذاب خواهد بود، حتی اگر این اسباببازی یک ماهیتابه باشد! مهم این است که فضای بازی کودک دلپسند و شاد باشد.
در حین بازی به نحوه ادای کلمات کودک و رفتارها و برخوردهای او دقت کنید. کلمات و برخوردها، آینه تمامنمای طرز حرفزدن و برخوردکردن شما و معلمان اوست. تجربه ثابت کرده که کودک بیش از هر کس از پدر و مادر و معلمان خود تاثیر میگیرد و نیمی از دنیای کودک در آرزوی تبدیلشدن به پدر و مادر یا معلم خود سپری میشود. از نظر کودک، کاملترین و قدرتمندترین افراد، والدین و معلمهای او هستند و به همین دلیل اگر نکته منفیای را در رفتار کودک خود مشاهده کردید، در برخورد خود جستوجو کنید.
در دنیای تکفرزند امروز، حضور در محیطهایی مانند پارک، شهربازی و زمین بازی کودکان به یک ضرورت تبدیل شده است. در اینگونه مکانها، بگذارید کودکتان، خود، دوستانی پیدا کرده و با آنها بازی کند و بهطور جدی از وارد شدن به دنیای آنها بپرهیزید. با این کار کودک خود را به فردی اجتماعی و مستقل تبدیل کنید.
منبع : niniha
[ad_2]