دلایل دروغگفتن کودکان
کودکان به دلایل مشابهی دروغ میگویند:
برای آنکه از دردسر خلاص شوند؛
منافع شخصی؛
محافظت و مراقبت از اشخاص دیگر؛
برای آنکه مودب جلوه کنند.
همه کودکان دروغ میگویند اما در مراحل مختلف سنی با درجات مختلف در جزئیات و ریزهکاریها این کار را انجام میدهند. بنابراین قبل از آنکه به آنها آموزش لازم داده شود باید روش متناسب با سن او انتخاب گردد.
علتها و دلایل دروغگویی کودکان نوپا
فراموشی. گاهی وقتی که نوپا کاری انجام میدهد و سپس به شما میگوید آنرا انجام نداده، واقعا نمیخواهد شما را فریب دهد. حافظه بچه همواره در حال بهبود است. اما برخی اوقات او چیزی میگوید که واقعا درست به یاد نمیآورد. مثلا کاری را که خودش انجام داده فراموش کرده و دیگری را متهم میکند. او روی دیوار با مداد رنگی خط کشیده اما واقعا به یاد نمیآورد چه کسی این کار را انجام داده و میگوید خواهرش این کار را کرده است.
ناراحتنکردن دیگران. مثلا وقتی ظرف غذا را میریزد و بعد انکار مینماید، فقط تلاش میکند در نظر شما فرزندی خوب باقی بماند.
خلاصشدن از دردسر. گاهی کودک دروغ میگوید تا از پیامدهای کار خود طفره برود. مثلا اگر بپذیرد که ظرف غذا را ریخته است به دردسر میافتد یا باید آنرا تمیز کند.
خیالپردازی. گاهی دروغ گفتن به آن دلیل است که کودک نمیتواند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص دهد. کودک فکر میکند آنچه در خیالات او میگذرد حقیقت دارد. مثلا وقتی که میبیند دوست او کامیون اسباب بازی جدید دارد او هم میگوید کامیون جدید خریده است. صحبت کردن در مورد خیالاتش به او احساس بهتری میدهد.
نحوه برخورد با کودک دروغگو چگونه است؟
رفتاری عادلانه داشته باشید
اگر در مقابل دروغهای کودک نوپا برافروخته شوید یا رفتاری خشن داشته باشید دفعه بعد بچه از گفتن حقیقت اکراه خواهد داشت. خونسرد باشید اما کودک را به رفتار درست سوق دهید. زمانی که کودک به اشتباهات خود را اعتراف میکند شما باید متناسب با کار بد او، تنبیه در نظر بگیرید. مثلا وقتی کودک آبمیوه را روی شلوار شما میریزد به او بگویید امروز دیگر از میانوعده خبری نیست.
کاری کنید کودک حقیقت را متوجه شود
کودکان نوپا دچار یادآوری گزینشی هستند. مثلا کودکی که بی نظمی خانه را به خواهر خود نسبت میدهد ممکن است واقعا به یاد نیاورد که که خود او خانه را نامرتب کرده است. به آرامی و با خونسردی از زبان کودک، داستان را بیرون بکشید و به او کمک کنید وقایعی که اتفاق افتاده را به یاد بیاورد.
کودک را متهم نکنید
کلمات خود را طوری بیان کنید که کودک را به سمت اعتراف به حقیقت، نه دروغ گفتن هدایت کند. «من نمیدونم این مداد رنگیها چطوری همه جای اتاق پخش شدهاند. یکی بیاد به من کمک کنه جمعشون کنم».
اصول سخت تعیین نکنید
قوانین و اصول پیچیده را به بچه تحمیل نکنید. او نمیتواند مفهوم آنها را متوجه شده و از آنها پیروی نماید. حتی ممکن است احساس کند باید دروغ بگوید تا جلوی ناراحتی شما را بگیرد.
به بچه اطمینان دهید هر اتفاقی که بیفتد شما او را دوست دارید
اگر بچه چراغ اتاق خواب را بشکند ممکن است از ترس اینکه شما دیگر او را دوست نداشته باشید، به شما دروغ بگوید. شما باید نشان دهید که همیشه او را دوست دارید.
چگونه میتوان از دروغ جلوگیری کرد
موقعیتهای دروغ را محدود کنید
اگر مطمئن هستید کودک کار اشتباهی انجام داده او را با سوالات خود عذاب ندهید: «تو روی دیوار خط کشیدهای؟» با این کار او را به سمت دروغهای بزرگتر سوق میدهید. بهتر است بجای این کار، مشکل را مستقیما بیان کنید. مثلا بگویید: «حالا که روی دیوار خط کشیدهای، ببینیم چکار میتوان کرد؟
رفتار صادقانه او را مورد تمجید قرار دهید
وقتی میبینید کودک اشتباه خود را پذیرفته است، او را تشویق نماید: «خیلی خوشحالم که خودت به من گفتی اسباب بازی را شکستهای».
به کودک اعتماد کنید
هر فردی حتی یک بچه کوچک، وتقی که ببیند به او اعتماد میشود، رفتار بهتری نشان میدهد. کاری کنید که کودک مطابق با انتظارات شما رفتار کند. مثلا قبل از مهمانی به او بگویید: «من مطمئن هستم که تو در خانه مادربزرگ خیلی بچه خوبی خواهی بود.»
صادق باشید
اگر دروغ بگویید نمیتوانید الگوی مناسبی برای کودک خود باشید. بهتر است در زندگی روزمره خود تا حد ممکن صادق باشید.
منبع : niniha
[ad_2]