بازی به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که کودک در آن افکار، احساسات و هیجاناتش را بیان میکند و حل مشکلات را میآموزد. همانطور که بزرگسالان به کمک کلمات احساساتشان را ابراز میکنند کودکان این کار را به واسطه بازی انجام میدهند. در عین حال بازی وسیلهای برای تشخیص مشکلات کودکان توسط بازیدرمانگر و روشی برای درمان مسائل هم است.
کودکان قدرتطلب همیشه در بازی رهبر میشوند و کودک پرخاشگر در بازی با ماشینها، تصادفبازی را انتخاب میکند یا عروسکهایش را کتک میزند. درمانگر فقط با دیدن بازی این کودکان میتواند متوجه مشکلات رفتاری کودک شود و به واسطه بازی راهکارهای درمانی ارائه دهد و کنترل هیجانات کودک را در دست بگیرد. هدف در بازیدرمانی، کاهش و تخلیه هیجانات کودک است.
بازیدرمانی برای کودکان مبتلا به انواع اختلالات اضطرابی، وسواس، بیشفعالی، افسردگی، اوتیسم و لجبازی، کاربرد زیادی دارد. مثلا در کودک بیشفعال که کنترل کمی بر حرکات بدنی خود دارد، بازیدرمانگر به کمک بازیهای آرامبخش و بازیهایی که نیاز به نشستن، توجه و تمرکز دارد، کمک میکند تا کودک تنش خود را کمتر کند. بازیدرمانی در مواردی که کودک دچار حادثهای شده، مثلا تصادف کرده یا در معرض آزار جسمی، کودکآزاری یا حتی تعرض جنسی یا عاطفی قرار گرفته، میتواند اضطراب مرتبط با آن اتفاق را تخلیه کند.
با بازیهای تکراری، اتفاقی که افتاده، در عالم بازی بازسازی میشود و هفتهها و ماهها تکرار خواهدشد تا کودک یاد بگیرد هیجان یا احساس آزاردهنده خود را در بازی تخلیه و اضطرابش را کنترل کند. گاهی کودک در معرض اتفاقاتی قرار میگیرد که در نهایت احساس گناه میکند و خود را در آن مقصر میداند. در این شرایط کودک به کمک بازی تکراری از حس گناه و ترس رها میشود و بر احساساتش غلبه میکند.
بر اساس بسیاری از تعاریف، بازی باید اختیاری باشد و هدفمند طراحی شود تا فعالیتی لذتبخش محسوب شود. بازیهای مختلفی وجود دارد که هر یک موضوعی خاص را به کودک آموزش میدهد، مثلا بازیهای خلاقانه که در آن از وسایل مختلف استفاده میشود، ذهن کودک را فعال میکند.
شنبازی، نقاشی، پازل آموزشی یا لگو جزو این بازیهاست. پازل و لگو، توجه و تمرکز و توانایی حلمساله را در کودک تقویت میکند. پازل به کودک یاد میدهد چطور از جزییات به کلیات دست یابد یا شنبازی و خمیربازی به کودک میآموزد چطور از مواد برای ساخت وسایل کمک بگیرد و زمانی که شن را با دستانش خراب میکند، میفهمد برخی مسایل برگشتپذیر است.
بازیدرمانی؛ فعال یا غیرفعال؟
بازیدرمانی به شیوههای مختلفی انجام میشود؛ بازیدرمانی فعال و غیرفعال، گروهی و تقلیدی! در بازیدرمانی فعال تعدادی اسباببازی به کودک داده میشود و درمانگر خودش وارد بازی میشود تا بازی را برای مسالهای که باعث بروز اشکال در کودک شده پیش ببرد، مثلا بسیاری از کودکان بعد از تولد فرزند دوم یا سوم در خانه دچار مشکلات عاطفی- ارتباطی میشوند.
بازیدرمانی فعال در این حوزه به کودک کمک میکند احساسات منفی مانند حسادت و خشم خود را نسبت به فرزند تازه متولد شده بیرون بریزد و بالطبع تنش و حسادت او در طول روز در مواجهه با کودک تازهمتولدشده کمتر خواهد شد. در بازیدرمانی غیرفعال کودک خودش اسباببازی را انتخاب میکند و در آن پیش میرود اما بازیدرمانگر نقشی در این میان ندارد. با این حال این نوع بازیدرمانی هم به رفع اضطراب کودک کمک میکند.
در نوعی دیگر از بازیدرمانی که به آن بازیدرمانی گروهی گفته میشود، کودک وارد گروه میشود تا رعایت قوانین، نوبت نگهداشتن، نوبت گرفتن، سازگاری. همکاری با گروه و… را بیاموزد و یاد میگیرد در بیشتر مواقع موفقیت گروهی بر موفقیت فردی برتری دارد. در بازیدرمانی گروهی بازیدرمانگر هم گاهی وارد بازی میشود اما در بیشتر مواقع نقش شاهد را بازی میکند و از دور کنترلکننده رفتار کودکان است.
بازیهای تقلیدی و نمایشی هم نوع دیگری از بازی است که در آن کودک نقش پدر و مادر یا نقشهایی را که در آینده بهعنوان راننده، پرستار، دکتر و… خواهند داشت را بازی میکند. برخی کودکان همانند کودکان اوتیستیک نمیتوانند نقشپذیر باشند و بازیدرمانگر در این شرایط برای قرار دادن خود به جای دیگران و درک تفکر انتزاعی به آنها کمک میکند.
به چند جلسه بازیدرمانی نیاز است؟
دوره بازیدرمانی حداقل ۱۲-۱۰ جلسه است که باید نزدیک به هم برگزار شود. طی این مدت بازیدرمانگر سعی میکند اضطراب کودک را کاهش دهد و به افزایش اعتماد بهنفس او کمک کند.
به محض کاهش اضطراب به واسطه بازی، ارتباط کودک با خانواده بهتر میشود اما لازم است بازیدرمانی همچنان تا زمانی که اوضاع آرام نشده، ادامه پیدا کند. والدین و مخصوصا مادر میتواند آموزشهای لازم را از بازیدرمانگر دریافت کند و آن را در ساعاتی که در منزل است، ادامه دهد.
مادرانی که کودکان سالمی دارند نیز لازم است در طول روز حداقل ۳۰ دقیقه را به بازی با کودکان قبل از سن دبستان اختصاص دهند و تا زمانی که هیچ مشکلی وجود ندارد، اداره بازی در اختیار کودک باشد و او رئیس شود اما به محض بروز خشونت مادر باید در بازی دخالت کند و کنترل را دست بگیرد.
منبع : niniha
[ad_2]