عزت نفس کودکی که در خانواده ای بالنده زندگی میکند و احترام بین والدین مستمر و نهادینه شده به خوبی رشد می کند و در مواجهه با اطرافیان و جامعه هراسی ندارد و جامعهپذیری مطلوبی احراز میکند، ولی اگر والدین دعوا و پرخاشگری مداوم داشتهباشند و در خلال این تنیدگیها علاوه بر شخصیت یکدیگر، اطرافیان را هم ترور شخصیت کنند در این فضای مسموم کودک علاوه بر پدر و مادر به اقوام نزدیک هم بدبین می شود و این آغاز بیاعتمادی و جامعه هراسی کودک است!
والدینی که هدفشان تقویت و پایداری اعتماد به نفس کودک است؛ اولا تلاش می کنند الگوهای تربیتی مناسبی برایش باشند، ثانیا اینگونه والدین همواره درنظردارند فرزندشان را با الگوها و افراد موفق مواجهکنند که تاثیر به سزایی در احراز هویت کودک دارد، والدین موفق سعی دارند در توجه به کودک افراطوتفریط نداشتهباشند و مواظب اند بهعنوان والدینی مقتدر در ذهن کودک نقش بگیرند. والدین مقتدر نه پرخاشگرند که امنیت کودک را سلب کنند و نه بسیار سهلگیرند که کودک احساس کند برای والدین اهمیتی ندارد!
والدین با عزتنفس بالا، به تربیت کودک نگاهی آگاهانه دارند و مواظب هستند به نیروی خدماترسان برای کودک تبدیل نشوند! آنها باور دارند بهترین کمک به کودک «کمک نکردن» است کودکی که به علت روش تربیتی غلط دست به سیاهوسفید نمیزند و عمده وظایفش را والدین انجام میدهند، به فرزندی گلخانهای و پناهگاهی تبدیل میشود که عزتنفس پایینی دارد و به جوانی هم که میرسد حداقل کارایی را دارد و نگرانی والدین در این مرحله دردی را دوا نمیکند.
مهمترین خدمت به فرزندان
نتیجه میگیریم مهمترین خدمت به فرزندانمان عبارت است از: فضای امن خانوادگی را جدی بگیریم.
عزت نفس کودک را تقویت کنیم چون اعتماد به نفس ارثی نیست؛ بلکه اکتسابی است و نقش اول را والدینی که خود از عزت نفس برخوردارند، بر عهده دارند و نقش دوم را معلمان کودک بازی میکنند و نقش سوم را گروه همسالان و اطرافیان کودک دارند.
به یاد بیاوریم خبرنگاری از ثروتمند سیاه پوستی که نفر اول دنیا معرفی شده بود، پرسید اگر دولت اموالت را مصادره کند، چه میکنی؟ گفت: دولت عزت نفسم را نگیرد پنج سال دیگر همه ثروتم را دوباره بهدست میآورم! پس بنای عزت نفس کودکان را محکم بنا کنیم تا در سایه آن به همه ایدههای خود برسند.
منبع : niniha
[ad_2]