شفا آنلاین: کودک جیغ میکشد تا برایش عروسکی را که پشت ویترین مغازه دیده است، بخرند. پدر و مادر اما نمیدانند چه کاری باید انجام دهند. اگر برایش عروسک را بخرند، گریههایش تمام میشود، اما یاد میگیرد همیشه گریه کند تا به خواستهاش برسد و اگر به خواسته او توجهی نکنند، به داد و فریادش ادامه خواهد داد.
آن وقت آنها ناچار میشوند خریدشان را زودتر تمام کنند و به خانه برگردند. پس چه کار باید کرد که هم آنها به کارشان برسند و هم اشتباهی در تربیت کودک مرتکب نشوند؟
پدر و مادرهای زیادی با چنین مشکلاتی روبهرو هستند، اما این یکی از کوچکترین و سادهترین موضوعاتی است که میتواند برای پدر و مادر پیش بیاید. البته متاسفانه راهحل قطعی و مشخصی برای این همه مشکل جورواجور وجود ندارد و هر پدر و مادری خودشان باید بهترینها را پیدا کنند، ولی متخصصان میگویند اغلب والدین مرتکب اشتباهات رایجی در تربیت فرزندانشان میشوند که اگر حداقل آنها را بشناسند، بهتر میتوانند فرزندشان را پرورش دهند و او را بزرگ کنند.
در این فرصت، به برخی از این اشتباهات رایج اشاره میکنیم و راهحل متخصصان را با شما در میان میگذاریم تا بهتر بتوانید فرزند عزیزتان را بزرگ کرده، او را برای حضور در اجتماع آماده کنید:
توجه بیشتر؛ تقویت رفتار
فکر نکنید داد زدن و دعواکردن نمیتواند رفتار بچهها را تشویق کند، بلکه برعکس همین توجه منفی گاهی میتواند باعث تقویت رفتار شود. این هم یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که گاهی والدین مرتکب میشوند؛ یعنی تا وقتی فرزندشان آرام است و کاری به کار آنها ندارد، هیچ توجهی نشان نمیدهند و همین که سر و صدای کودک بلند میشود یا رفتار نامناسبی نشان میدهد، پدر و مادر با داد و فریاد میخواهند او را آرام کنند.
به گفته حلیساز این کار اشتباه است و به جای آن، توصیه میشود والدین به رفتارهای خوب فرزندشان هم توجه نشان دهند. در مقابل، نسبت به رفتارهای بد و نادرست هم باید بیتوجه بود که البته این موضوع به تمام رفتارهای بد مربوط نمیشود و گاهی لازم است والدین، رفتار نادرست کودک را هم مورد توجه قرار دهند تا مشکل برطرف شود.
این روانشناس با تاکید بر اینکه توجه به رفتارهای خوب کودک باعث افزایش یافتن آنها میشود، میگوید: بیتوجهی به رفتارهای خوب گاهی حتی باعث میشود کودک کمکم آن رفتارها را کنار بگذارد و دیگر چنین رفتاری را از خودش نشان ندهد.
این همه قانون به دردتان نمیخورد
شب باید سر ساعت بخوابد، صبح باید سر ساعت بیدار شود. باید برای درس خواندن به اتاقش برود و چند ساعت مشخص درسهایش را بخواند. غذا خوردن هم برای او آدابی دارد که باید رعایت کند و حتی برای بازیکردن برایش قانون در نظر گرفتهاند. پدر و مادر هم حواسشان هست کاری خلاف این قانونها انجام نشود.
این همه قانون برای کودک در نظر گرفتهاند تا او درست تربیت شود؛ اما مریم حلیساز، روانشناس و مدرس دانشگاه چنین روشی را درست نمیداند و در گفتوگو با جامجم در اینباره میگوید: زمانی که قوانین زیادی برای کودک تعیین میکنید، همه چیز در کنترل شما خواهد بود و در نتیجه احساس خوبی خواهید داشت، اما این شرایط میتواند نتایج منفی در پی داشته باشد.
یکی از این مسائل آن است که کودکان گاهی قوانین را زیر پا میگذارند و وقتی تعداد این قانونها زیاد باشد، ممکن است دائم چنین کاری را انجام دهند. در نتیجه بیشتر از دیگر کودکان مورد سرزنش والدین قرار میگیرند و حتی ممکن است با عواقب ناشی از نادیده گرفتن قانونها روبهرو شوند.
علاوه بر این، قوانین زیاد، دستوپاگیر خواهد بود و به گفته این روانشناس، آزادی عمل را از کودکان خواهد گرفت در صورتی که بچهها به این آزادی عمل نیاز دارند تا مهارت کسب کنند و تجربه داشته باشند که این تجربه در محیطی آزاد میتواند اتفاق بیفتد.
به گفته وی، قانون باید به صورت محدود و در مواردی که ضرورت دارد، برای کودک در نظر گرفته شود. علاوه بر این، از قبل باید در مورد نقض قانون با کودک صحبت کنید تا او به طور دقیق بداند اگر چنین قوانینی را نادیده بگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد و چه جریمهای در انتظارش خواهد بود.
اشتباه دیگری که گاهی والدین مرتکب میشوند، پیگیری نکردن این قوانین است، به این معنی که قانونی برای کودک مشخص میشود اما پدر و مادر، دیگر کاری به اجرای آن ندارند و در صورت بیتوجهی کودک واکنشی نسبت به آن نشان نمیدهند. این روانشناس در اینباره یادآور میشود: قانونی که برای کودک در نظر میگیرید باید به قدری برای شما اهمیت داشته باشد که آن را پیگیری کنید و در صورت بیتوجهی کودک واکنش نشان دهید؛ اما اگر تا این حد برای شما مهم نیست، نباید به شکل قانون یا دستور آن موضوع را مطرح کنید.
جایزههایی که فایده ندارد
اگر سلام کند، جایزه میگیرد، غذایش را که بخورد هم جایزهای در انتظارش است و اگر گریه نکند باید منتظر جایزه باشد. انگار عادت کرده برای جایزه گرفتن کارهایش را انجام دهد و همیشه انتظار دارد برای هر کار خوبی از دیگران جایزه بگیرد. در صورتی که حلیساز میگوید: جایزه دادن به عنوان یکی از آخرین تکنیکهایی مطرح میشود که به کمک آن میتوانیم رفتارهای خوب را به کودک بیاموزیم. به جای این کار نیز باید از روشهای دیگری برای تقویت رفتار مثبت کودکان استفاده کرد که توجهکردن و تحسین رفتار از جمله این روشهاست و میتواند در مراحل ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.
به گفته وی، تنها برای کارهایی که انجام دادنشان برای کودک سخت است یا میخواهیم زودتر آن کار را یاد بگیرد و انجام دهد، میتوانیم از این شیوه کمک بگیریم که البته برای آن هم باید به جزئیات توجه داشت.
همه مثل هم نیستند
میخواهند به فرزندشان کمک کنند و برای همین دائم از او میخواهند مانند خواهرش باشد؛ مثل او درس بخواند، مثل او حرف بزند، مثل او راه برود و دقیقا بشود دختری مانند او. آنها فکر میکنند این درخواستشان منطقی است در صورتی که بچهها انسانهایی متفاوت هستند و نباید انتظار داشته باشیم مانند یکدیگر عمل کنند.
از طرفی، بعضیها از مقایسهکردن کمک میگیرند تا به بچهها انگیزه بیشتری بدهند اما نباید فراموش کنیم مقایسهکردن بچهها با همسن و سالانشان نهتنها انگیزهای در آنها ایجاد نمیکند که حتی احساس بدی به آنها خواهد بخشید و باعث میشود از ادامه کار و تلاش دست بردارند.
حلیساز با بیان این مطلب، توضیح میدهد: اگر میخواهید کودک در کارهایش پیشرفت کند و به جایگاه بهتری برسد، دست از مقایسه بردارید و کودک را فقط با خودش مقایسه کنید.
میتوانید او را با روزها و سالهای قبل مقایسه کنید و ببینید چقدر پیشرفت کرده، اما یادتان باشد مقایسهکردن با دیگر بچههای همسن و سال فقط باعث میشود کودک احساس ناتوانی کند و در نتیجه دست از تلاش بردارد. علاوه بر این، مقایسهکردن اعتماد به نفس کودک را مخدوش میکند و رابطه او را با فردی که با او مقایسه میشود، خراب خواهد کرد.
بگذارید هیجانش فروکش کند
بعضی وقتها بچهها کار بدی انجام میدهند، اما والدین هم اجازه نمیدهند زمان بگذرد و هیجان کودک کمی فروکش کند تا رفتار صحیح را به او بیاموزند. آنها میخواهند در همان لحظه، شیوه رفتار درست را به کودک یاد بدهند و نمیدانند بهتر است کمی صبر کنند تا کودک آرامتر شود.
حلیساز با اشاره به این موضوع یادآور میشود: وقتی کودک کار بدی انجام میدهد و هیجان منفی دارد، والدین به زور میخواهند روش برخورد صحیح را به کودک بیاموزند در حالی که بهترین زمان برای آموزش این نکات مثبت وقتی است که بچهها آرام هستند و در شرایط خنثی به سر میبرند. مثلا هنگامی که کودک نشسته و در حال تماشای تلویزیون است، میتوانید از نزدیک بودن موضوع برنامه تلویزیونی و اشتباه کودک استفاده کنید و رفتار صحیح را به او یاد دهید.
این کار باعث میشود رفتار صحیح بهتر در وجود کودک نهادینه شود و او بهتر این موضوع را بیاموزد. بنابراین صبر کنید و زمانی که کودکان دچار هیجانات منفی نیستند، نکات مثبت اخلاقی را به آنها آموزش دهید.
منبع : niniha
[ad_2]