روانشناسان برای مواجهه منطقی کودکان با طلاق والدین و کاهش
عوامل آسیبزای زندگی تکوالدی، راهکارهایی را به پدر یا مادری که به واسطه طلاق
مجبور به سرپرستی فرزند به تنهایی هستند، ارائه میکنند که در گزارش زیر به برخی
از این راهکارها اشاره خواهد شد:
علل جدایی را برای فرزندتان شرح دهید
بزرگسالان بر این باورند
که «بچهها نمیفهمند»؛ حال آنکه مشکل از اینجاست که آنها نمیدانند چگونه باید با
کودکانشان صحبت کنند. آنچه ثابت شده این است که کودکان زمانی کاملا امور را درک میکنند
که به زبان خودشان شرح داده شود. پس شیوه صحبتکردنتان را تغییر دهید و به دادن
اطلاعات کلی بسنده نکنید.
با توجه به اینکه کودکان
طلاق از آینده میترسند، به آنان پیرامون زندگی آیندهشان اطمینان دهید که مثلا چه
کسی از آنها مراقبت میکند یا کجا زندگی خواهند کرد. به فرزندتان اطمینان دهید که
دوستشان دارید و از آنها مراقبت و حمایت خواهید کرد. توجه داشته باشید که هر کدام
از والدین به صورت جداگانه با فرزندش صحبت کند و اینکه به او گوشزد کنید که تصمیم
جدایی را با یکدیگر گرفتهاید.
به فرزندتان کمک کنید تا عواطف و احساساتش را بیان
کند
فرزندان شما نیاز دارند
صحبت کنند. به کودکتان یاد دهید تا از طریق گفتار، نقاشی و نوشتن، احساساتش را
نشان دهد. به عواطف او احترام بگذارید. البته باید توجه داشته باشید که فرزندتان
مجبور نیست به طور مشخص درباره طلاق صحبت کند و شما نیز نباید موضوع گفتوگو را به
طور مستقیم به بحث طلاق بکشانید. به عنوان نمونه، اگر کودک درباره احساس خشم صحبت
میکند، همین که او از این احساس نام میبرد، درباره خشم با او گپ بزنید.
از جنجال و درگیری با همسر سابقتان بپرهیزید
والدین با جدایی از
یکدیگر بر چگونگی عملکرد کودکشان، چه در زمان حال و چه در آینده، تاثیر بهسزایی
دارند و این را بدانید که برای بچهها نتیجه خوب طلاق، پایانیافتن دعوای پدر و
مادر است؛ چرا که تشنج و درگیریهای شما با همسر سابقتان باعث بر هم خوردن آرامش
فرزندتان میشود و علاوه بر تشدید استرس و اضطراب، کودک شما دچار احساس ناامیدی میشود
و ممکن است به دردهای جسمانی نظیر سردرد و معدهدرد هم مبتلا شود. سعی کنید با
همسر قبلی خود رابطهای خالی از جنجال و دعوا داشته باشید و فرزندتان را نسبت به
والد دیگرش بدبین نکنید.
به رابطه میان فرزند و همسر سابقتان احترام
بگذارید
شما به عنوان یکی از
والدین نباید فضایی را به وجود آورید که فرزندتان مجبور به قضاوت درباره والد
دیگرش شود یا بخواهد از او در مقابل والد دیگر جانبداری کند. رابطه خاص کودکتان را
با همسر گذشتهتان محترم بشمارید و در آن دخالت نکنید؛ درست همانگونه که دوست
دارید او در رابطه شما با فرزندتان مداخله نکند. به فرزندتان بیاموزید که هر دو
والد را دوست داشته باشد و از همسر قبلیتان انتقاد و بدگویی نکنید. کودکان باریکبین
هستند و معنای پشت کلمات را به خوبی درک میکنند. برای احترام گذاشتن به این رابطه
باید در درجه اول روی رفتار خودتان نظارت کنید چرا که این مسئله تنها به بیان و
گفتار شما محدود نمیشود، بلکه ممکن است زمانی که صحبت از همسر سابقتان پیش میآید،
به طور ناخودآگاه حرکات چهره و بدنتان تغییر کند.
سعی کنید فرزندتان به یک اندازه با هر دو والد
اوقاتش را سپری کند
پژوهشها نشان داده است
کودکانی که پس از جدایی والدینشان میتوانند با هر دو والد ارتباط نزدیک داشته
باشند و در هر دو محیط احساس امنیت و آرامش کنند، کمترین آسیب روحی را میبینند.
تعادل و توانایی شما برای نزدیکماندن کودکتان به هر دو طرف بعد از جدایی، از
مهارتهای لازم زندگی بعد از طلاق به شمار میرود. البته ناگفته نماند که شرایط
دیدار والد در هر خانواده بر حسب سن فرزند متفاوت است. به عنوان مثال، شرایط
فرزندی که به مدرسه میرود با کودک خردسال مسلما متفاوت است.
نقش خود را تغییر ندهید
والدی که از همسرش جدا
شده است و سرپرستی بچه را بر عهده دارد و در اصطلاح روانشناسی ابروالد است، سعی میکند
برای جبران طلاق علاوه بر مادربودن نقش پدر را نیز ایفا کند یا برعکس. در این
هنگام والد غیر سرپرست احساس میکند که فرزندش دیگر به او توجه نمیکند و احساس
نزدیکی و نیاز بیشتری را به والد سرپرست دارد؛ در نتیجه چتر حمایتی خود را از کودک
برمیدارد و بر این باور است که کودکش دیگر او را دوست ندارد و توجهات و حمایتهای
او را نمیبیند. در این زمینه کودک بیشترین آسیب را میبیند. زن و مرد باید بدانند
که حد وسط را رعایت کنند و هر کدام وظایف خود را انجام دهند چرا که نقش هر کدام
متفاوت از دیگری است و کودک میتواند به هر دو طرف علاقه و عشق بورزد و توجه و
علاقه یکسان نسبت به والدینش نشان دهد.
ثبات و نظم را برای فرزندانتان فراهم کنید
یکی از آسیبهایی که به
کودک در زمان جدایی وارد میشود احساس ناامنی است. برای اینکه کودکتان در زندگی
احساس امنیت بیشتری داشته باشد سعی کنید نظم را در زندگی پیاده کنید زیرا زندگی
نامنظم به احساس عدم امنیت کودک دامن میزند.
همچنین تدوین یک برنامه
روزانه منظم برای کودک در طول جدایی تا حدی به خنثیشدن تغییرات ناشی از طلاق کمک
میکند. والدین باید ترتیبی دهند که طلاق مانع از شرکت کودکان در فعالیتهای گروهی
و اجتماعی با سایر همسالان نشود و با توجه به اینکه بچه زمانی را در کنار شما و
زمان دیگری را در کنار والد دیگر سپری میکند نباید زمان خواب، غذا خوردن و … او
تغییر کند. حتی اگر با برنامهریزی همسر سابقتان موافق نیستید به خود بگویید «من
این کار را میکنم چون فرزندم به آن نیاز دارد».
پس از جدایی و طلاق بلافاصله به ازدواج مجدد فکر
نکنید
زنان و مردانی که از
یکدیگر جدا شدهاند با توجه به اینکه زندگی زناشویی دشواری را پشت سر گذاشتهاند
ممکن است به ازدواج دوم فکر کنند اما باید بدانید شما و فرزندتان برای التیام
دردهای گذشته به زمان نیاز دارید زیرا در وضعیت جدایی، فرزند شما بیش از گذشته به
شما نیاز دارد و تحمل این واقعه خارج از توان وی است.
خودداری از آشناشدن و
معاشرت با فرد جدید حداقل تا یک سال پس از جدایی، این فرصت را در اختیار شما قرار
میدهد که خود را با شرایط تطبیق دهید و به این مسأله توجه کنید که استحکام
خانواده بعدی شما به قدرت تکتک اعضای آن بستگی دارد.
فرزند شما در هر رده سنی
که باشد و همسر آتی شما نیز هر چقدر که مناسب باشد اما ارتباط شما با او برای شما
بسیار مهم است زیرا کودک نمیتواند به زودی آن شخص را جانشین والد خود ببیند. در
واقع، فرد جدید برای کودک تهدیدی است که رویای آشتی و زندگی سعادتمندانه پدر
ومادرش را به هم ریخته است.
به گزارش ایسنا به نقل از
«ماهنامه سپیده دانایی»، بعد از گذشت مدتزمان کافی از طلاق، هنگامی که تصمیم
گرفتید وارد یک زندگی جدید شوید باید در اینباره با فرزندتان صبحت کنید و او را
در جریان خود قرار دهید و این را برایش توضیح دهید که شما و همسر سابقتان به دلیل
مشکلاتی که داشتهاید نمیتوانستید به زندگی مشترک خود ادامه دهید. به همین دلیل
هر دو تصمیم به جدایی گرفتهاید و امکان برگشت به زندگی گذشته وجود ندارد و سپس از
او بخواهید که احساسات و افکارش را بیان کند تا به این ترتیب مشکلات کمتری را با
وی در آینده داشته باشید.
منبع : niniha
[ad_2]