تاثیر طلاق بر کودکان، فرزندان خود را کمک کنید

کودکان نیز ممکن است دچار فشار عاطفی شوند، مثلاً به دلیل جدا شدن از افرادی که آن‌ها را دوست دارند یا به آن‌ها اعتماد دارند. البته کودکان باید با تلخی جدایی آشنا شوند و این امر جزئی از رشد سالم و طبیعی است، ولی جدایی مکرر فشار روانی بیش از حدی به کودک وارد می‌سازد.

جدایی و طلاق والدین کودکان را «هول زده» می‌کند زیرا آن‌ها را مجبور می‌سازد با جدایی‌هایی مواجه شوند که نمی‌بایستی تا سنین بالاتر، یعنی نوجوانی یا جوانی، با آن روبه‌رو شوند، و بدین ترتیب باعث خروج زودرس آن‌ها از عالم کودکی می‌شود. جدایی‌های دیگری که می‌توانند همین اثر را داشته باشند عبارت اند از: نقل مکان به خانه‌ای جدید، دوستان جدید، و مدرسه جدید. طلاق، فشار روانی شدیدی بر کودک می‌آورد زیرا ممکن است از نظر انتخاب بین شما و همسرتان، که هر دو نیز سعی می‌کنید او را از دیگری بگیرید، دچار مشکل شود. امروزه از آن‌جایی که طلاق خیلی شایع است، گاهی حتی احساس احتمال آن نیز سبب فشار روانی بر کودکان می‌شود.

در طلاق تقریباً همیشه پسری که از پدر خود جدا می‌شود و دختری که از مادر خود جدا می‌شود بیشتر رنج می‌برد تا کودکانی که پس از طلاق با پدر یا مادر هم‌جنس خود زندگی می‌کنند. اگر پدر، خانه را ترک کند، دختر هنوز مادر را دارد که با او همسان‌سازی کند، ولی پسری که پدر ندارد ممکن است هرگز روند همسان‌سازی را به‌درستی طی نکند، و سرانجام تصور بسیار مغشوشی از نقش خود داشته و فاقد اعتمادبه‌نفس و اطمینان‌به‌نفس باشد.

همه کودکان پس از جدایی والدین در کوتاه مدت احساس درماندگی می‌کنند. در دو سال اول پس از طلاق، کودکان نوعاً منفی‌تر، لج‌بازتر، افسرده‌تر، عصبانی، و پرخاشگر می‌شوند. وضعیت تحصیلی آن‌ها افت می‌کند و ممکن است بیشتر بیمار شوند. این وقفه ممکن است مدتی طول بکشد. در یک بررسی دیده شده است که پنج سال پس از طلاق، حدود یک سوم کودکان هنوز اختلالات چشم‌گیری مثل افسردگی را نشان می‌دهند.

چگونه می‌توانید به کودک خود کمک کنید؟

به نظر می‌رسد آثار جدایی در پسرها، به‌خصوص در کوتاه مدت، بیشتر باشد. پسرها همیشه درماندگی، رفتار منفی و انحرافی، و مشکلات درسی بیشتری نسبت به دختران خانواده‌های مشابه دارند. با این حال تمام مطلب به این بدی نیست. بر اساس تحقیقات به عمل آمده به نظر می‌رسد در بعضی شرایط، تأثیر جدایی روی کودکان کم‌تر یا زودگذر است. اگر والدین قبل از طلاق کم‌تر مشاجره آشکار داشته باشند و پس از آن هم مراعات ادب را نسبت به یکدیگر بنمایند، ناراحتی کودکان در بلند مدت کم‌تر خواهد بود. توافق والدین در مورد تربیت و انضباط بچه‌ها پس از طلاق و امکان این‌که کودک پدر یا مادری را که با او زندگی نمی‌کند به طور منظم ببیند و در نتیجه رابطه‌ای مثبت را با او حفظ کند، به این امر کمک می‌کند. به نظر می‌رسد حفظ یک سبک زندگی پایدار از جنبه‌های مختلف، به سازگاری کودک با طلاق کمک می‌کند. این پایداری شامل حمایت و امنیت مالی و عاطفی برای پدر یا مادری که از کودک نگه‌داری می‌کند (معمولاً مادر) می‌باشد. هم‌چنین ماندن در همان خانه و همان مدرسه، تا کودک مجبور نباشد هم‌زمان با چند تغییر سازگار شود، بهتر است

منبع : niniha

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در خبرنامه مقالات ما عضو شوید

مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید